به گفته عضو هیات علمی دانشگاه علوم بهزیستی و توانبخشی، به دلیل اینکه فرد معتاد به اختیار خودش معتاد شده، بیمهها حاضر نیستند هزینههای درمان اعتیاد را تقبل کنند.
معصومه معارفوند در گفتوگو با خبرنگار «اجتماعی» خبرگزاری دانشجویان ایران (ایسنا)، عود کننده بودن اعتیاد را از دیگر موضوعات چالش برانگیز دیگر برشمرد و گفت: سازمانهای بیمهای و متولیان حوزه درمان اعتیاد هنوز در مورد این موضوع که یک بیمار چند بار میتواند از خدمات بیمه درمان اعتیاد استفاده کند، به توافق نرسیدهاند.
وی ادامه داد: سازمانهای بیمهگر معتقدند فرد معتاد با اراده خود معتاد شده است به همین دلیل بیمهها حاضر نیستند هزینههای چنین بیماری را تقبل کنند؛ از طرف دیگر درمان اعتیاد نیز، صرفا درمانی پزشکی نیست، لذا بخش مهمی از برنامههای درمانی اعتیاد نمیتوانند تحت پوشش بیمه قرار بگیرند.
این عضو هیئت علمی دانشگاه در ادامه خدمات درمان برای معتادان به مواد محرک را غیرتخصصی دانست و تشریح کرد: درمانهایی که برای اعتیاد در ایران پیش بینی شده اغلب خاص درمان اعتیاد به مواد افیونی هستند؛ به عنوان مثال یکی از مهمترین روشهای درمانی که در ایران رایج شده، درمان نگهدارنده با متادون است.
وی افزود: درمان نگهدارنده با متادون به طور مشخص ویژه کسانی است که ماده مصرفی آنها مخدر بوده است. متأسفانه تعداد زیادی از مراکز درمان نگهدارنده، بدون اطلاع از ماده مصرفی مراجعان، آنها را تحت درمان نگهدارنده قرار میدهند که این اقدام به هیچ وجه اخلاقی نیست و زمینه را برای شکستهای مکرر درمانی فراهم میکند.
معارفوند با انتقاد از خدمات درمانی نامطلوب ویژه معتادان به مواد محرک گفت: تسلط رویکردهای پزشکی بر درمان اعتیاد در ایران باعث ناکارآمدی مداخلات درمانی در حوزه درمان اعتیاد به شیشه شده است. هنوز درمان دارویی قابل قبولی برای اعتیاد به شیشه تدوین نشده است و منابع علمی بر درمانهای غیردارویی تأکید میکنند، این در حالیست که سیستم درمان اعتیاد در ایران همچنان بر تجویز دارو تأکید میکند و درمانهای غیردارویی در آن به عنوان خدمتی لوکس تلقی میشود.
معارفوند در ادامه گفتوگو با ایسنا، به کیفیت پایین خدمات درمانی ویژه معتادان مواد محرک اشاره کرد و گفت: درمان اعتیاد به مادهای مانند شیشه باید بیشتر بر پایه درمانهای روانشناختی، مشارکت فعال خانواده در درمان و حمایتهای اجتماعی استوار باشد. تعدادی از مراکز ارائه این خدمات را آغاز کردهاند، اما متأسفانه در بهترین حالت به ارائه مشاورههای فردی و گروهی اکتفا میکنند و نقش خانوادهها در درمان بسیار کمرنگ است.
وی روشهای مختلفی را برای تشویق بیماران به درمان برشمرد و تشریح کرد: در روشهای علمی، راغب کردن خانواده و افراد تأثیرگذار در زندگی معتاد نقش تعیین کنندهای در درمان ایفا میکنند، اما این روشها در مورد همه این افراد یکسان نیست. در روشهای علمی استفاده از روشهای سنتی مانند مواجهه یا برخورد، پند و اندرز، بحث، جدل و مشاجره، تنبیه، تهدید، اجبار و زور، کتک زدن، پرخاش، تحقیر، برچسب زدن، سرزنش، تحریک عواطف و نظایر آنها برای درمان روشی رد شده است.
معارف وند همچنین تاکید کرد: برخی از خانوادهها تصور میکنند اگر از روشهای راغب کردن فرد استفاده کنند حتما بیمار وارد درمان شده و میتواند در بهبودی باقی بماند، اما واقعیت این است که چنین روشهایی فقط میتوانند احتمال ورود به درمان و ادامه بهبودی را افزایش دهند و تضمین کننده پاک ماندن نیستند.
وی در پایان پیگیری پس از ترخیص را یکی از ارکان مهم درمان برشمرد و گفت: به دلیل آنکه تعداد اندکی از مراکز درمانی خدمات پس از ترخیص ارائه میکنند، عجیب نیست تعداد زیادی از بیمارانی که وارد درمان شدهاند پس از مدت کوتاهی دوره عود را تجربه کنند.
«اظهارات افراد خارج از دبیرخانه ستاد، مندرج در پرتال ستاد الزاماً به معنای موضع رسمی ستاد مبارزه با موادمخدر نمی باشد.»